جوانان ایران زمین

برای تموم جوونای ناب و عاشق ایرونی

تنهایــی همیــــن است تکـــرار نامنظم مــن بـــی تــــو! بـــی آنکه بـــدانـــی بــرای تــو نفس مــی کشیـــدم...؟!! ===ஜღȺღஜ===
نوشته شده در یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:59 توسط علیرضا جهانگیری| |

در هر چراغ دوری ستاره ای می سوزد در هر عشقی گلی در هر گلی عطری در هر عطری پروانه ای در هر پروانه شاعری عمران صلاحی
نوشته شده در یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:,ساعت 21:51 توسط علیرضا جهانگیری| |

اجازه خدا ميشه برگ امتحانمو بدم؟ ميدونم هنوز وقت امتحان تموم نشده اما من خسته شدم!!
نوشته شده در چهار شنبه 31 خرداد 1398برچسب:,ساعت 2:30 توسط علیرضا جهانگیری| |

  • که خواب می بینه که روز قیامت شده. می گن هر کسی یه آدم خوب همراه خودش بیاره می ره بهشت. اولی یه شهید میاره، می ره بهشت. دومی یه جانباز میاره، می ره بهشت. حیف نون یه فرغون خالی دستش می گیره میاد. ازش می پرسن این چیه؟ می گه برید کنار، توش مفقود الاثر خوابیده!!
  • به حیف نون گفتن واسه زلزله بم چه کمکى کردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالی بود، ایشالا زلزله بعدی!
  • تو که از کوچه ی مشتاق دلم می گذری کوچه بن بست است باید دور بزنی!
  • ترکه میپرسن : ” ربنا آتنا فی الدنیا حسن و فی الاخره حسن و قنا عذاب النار ” ینی چی ؟!میگه ینی ” این دنیا خوبه حسن ولی آخرت خیلی خطرناکه حسن
  • ترکه میره کلانتری و میگه: قربان، زنم گم شده! افسره میگه: مشخصاتش رو بگو. طرف میگه: یعنی چی؟ افسره میگه: مثلا زن من ۶۰ کیلو، قد بلند، موهاش طلایی. طرف میگه: زن من رو ولش کن، بریم زن تو رو پیدا کنیم
  • به ترکه میگن سفر حج چطور بود میگه خیابونا تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا آخرین مدل. البته یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم
  • هویجه با مامانش میره بیرون وسط راه به مامانش میگه مامان آبهویج دارم
  • مرا هرجور خواهی در به در کن
    جفایت رااز این هم بیشتر کن
    بزن با عشق خود آتش به جانم
    ولی آتش نشانی را خبر کن
  • ترکه می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
    آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
    حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!
  • شعبده بازی روی صحنه هنر نمایی می کرد که ناگهان گفت: حالا یک خانم بیاید روی صحنه تا من کاری کنم که غیب شود!
    مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: آقای شعبده باز! چند لحظه صبر کن تا من بروم مادر زنم را بیاورم!
  • سه نفر می خواستند چای لیپتون بخورن. اولی فنجان رو نگه می داره و لیپتون را تو فنجان تکان می ده، دومی لیپتون را نگه می داره و فنجان را تکان می ده، سومی لیپتون را به دور فنجان می ماله!
  • از برنامه ۹۰ مزاحمتون می شم. می خواستم بگم شما به عنوان بهترین گل سال انتخاب شدید!
  • لا لا لا لا نخواب سودی نداره همون بهتر که بشماری ستاره همون بهتر که چشمات وا بمونه که ماه غصه ش نشه تنها بیداره
  • اگر می خوای بدونی چند تا دوستت دارم انگشتت رو بزار روی نبضت

    دیدی؟ دوست داشتنم تمومی نداره!
  • دختر و پسری مشغول چت در اینترنت هستند.
    پسر: تو احتمالاً خیلی زیبا هستی!
    دختر: به چه دلیلی این طور فکر می کنی؟
    پسر: خوب، طبیعت حتماً این خنگی تو را به نحوی باید تلافی کرده باشد!!!
  • چرخه زندگی مردها:
    بچگی:
    م.ذ: مامان ذلیل
    جوانی:
    د.ذ: دوست دختر ذلیل
    میان سالی:
    ز.ذ: زن ذلیل
    پیری:
    ب.ذ: بچه ذلیل
    مرگ:
    ذ.م: ذلیل مرده!

 

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 21:14 توسط علیرضا جهانگیری| |

 عاشقانه می پرستمت...

 

Find a guy who calls you beautiful instead of hot
به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

wait for the guy who kisses your forehead
در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]

who wants to show you off to world when you are in your sweats
کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد

who holds your hand in front of his friends
کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد

wait for the one who is constantly reminding you how much
he cares about you and how lucky he is to have you
در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی
و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

wait for the one who turns to his friends and says that’s her
در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه

 

نوشته شده در جمعه 19 اسفند 1390برچسب:,ساعت 20:0 توسط علیرضا جهانگیری| |


 

 

 

 

 

 

ازعشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

گذار بسوزد دل من مسئله ای نیست  

 

 

من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

 

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست

 

غمدیده ترین عابر این خاک منم من

 

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیس

 

در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

 

مانند کویری که در آن قافله ای نیست

 

 هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست

 

می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

 

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست

 

 

شرمنده ام از روی شما بد غزل

 
 

 

نوشته شده در یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:,ساعت 12:42 توسط علیرضا جهانگیری| |

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود

نوشته شده در یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:,ساعت 12:27 توسط علیرضا جهانگیری| |

مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.
استادی از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود.
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

 

 

استاد گفت: "این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!"
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: "اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

استاد لبخندی زد و گفت: "پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."
استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: "شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"
استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم و من آرامش برگ را می پسندم ...

نوشته شده در پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:,ساعت 13:45 توسط علیرضا جهانگیری| |

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد. دکتر علی شریعتی

هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند
بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست .دکتر علی شریعتی

خدایا به هر که دوست می داری بیاموز
که عشق از زندگی کردن بهتر است ،
و به هرکه دوست تر می داری ، بچشان
که دوست داشتن از عشق برتر !دکتر علی شریعتی

تا بی پناه نگردم ، پناهم نخواهی داد
تا نیفتم ، دستم را نخواهی گرفت دکتر علی شریعتی

وقتی عشق فرمان می دهد،
« محال» سر تسلیم فرود می آورد.دکتر علی شریعتی

عشق در اوج اخلاصش ،
به ایثار رسیده است
و در اوج ایثارش ،
به قساوت !
دکتر علی شریعتی

می دانم تشنه ای اما …
اما این دریا را در کوزه نمی توان کرد.
دکتر علی شریعتی

تنهایی ، آرامگاه جاوید من است
و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من!
به پریشانی یک آرزوی آشفته
چه می دانم چگونه ؟
از تنهایی اتاق گریختم
عشقی فراتر از انسان و فروتر از خدا نیز هست؛
و آن دوست داشتن است.
دکتر علی شریعتی

دوست داشتن از عشق برتر است
و من هرگز خود را
تا سطح بلند ترین قله عشق های بلند ، پایین نخواهم آورد .
دکتر علی شریعتی

غریقی در طوفان تنها مانده است
آخرین فریادهای خسته اش را
که تو را می خواند ـ بشنو ، بشتاب ، او را دریاب
دکتر علی شریعتی

همچون شمع که در گریستن خویش ، قطره قطره می میرد
ذوب می شوم و محو می شوم و پایان می گیرم
دکتر علی شریعتی

چه دشوار شده است دم زدن !
در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی است
و صدای هرگامی غمم !
دکتر علی شریعتی

تو می دانی که من
از میان همه نعمت های این جهان ، آن چه را برگزیده ام و دوست می دارم
تنهایی است
دکتر علی شریعتی

ای که تو آن من دیگرمی
ای تو که آن توی دیگرتم
زاد سفر برگیر و قدم در راه نِه
که من در پایان راه
بی صبرانه منتظر رسیدن توام
دکتر علی شریعتی

ای که هوای من شده ای دم زدن از تو حیات من است
دکتر علی شریعتی

انسان نقطه ای است میان دو بی نهایت: بی نهایت لجن بی نهایت فرشته
دکتر علی شریعتی

آن گاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست.
دکتر علی شریعتی

مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.
دکتر علی شریعتی

اساسا <<خوشبختی>> فرزند نامشروع <<حماقت>> است.
دکتر علی شریعتی

اگر توانستی (( نفهمی)) می توانی خوشبخت باشی !
دکتر علی شریعتی

نوشته شده در سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:13 توسط علیرضا جهانگیری| |

 

کل کل میان خانم ها و آقایان چه به شوخی و چه به جدی مهم ترین ژانر کل کل میان موجودات زنده است. بخصوص بین ما ایرانی هایی که از همان دوران ابتدایی گوش مان به اشعار فخیمه ای چون «دخترا شیرن مث شمشیرن، پسرا موشن مثل خرگوشن» و یا بالعکس عادت کرده و فحوای آن با گوشت و خونمان درآمیخته است.

ما در این بخش سعی کرده ایم مقداری از کل کل های اینچنینی را برایتان جمع بیاوریم. باور کنید واقعا هیچ قصدی برای طرفداری از جنسیت خاصی را هم نداریم، قصد توهین را هم همینطور هدف فقط کمی مزاح است اگرچه که برخی از این مزاح ها هم می تواند تلنگری جدی به رفتارهای ما در میان هر دو جنس باشد.

فرهنگ لغت خانومانه

*خب: این کلمه ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه هایی استفاده می کنند که در آن حق با آنهاست و شما باید خفه بشوید.

*پنج دقیقه: اگر مشغول لباس پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقا معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیشتر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.

*هیچی: این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش به زنگ باشید. بحث هایی که با هیچی شروع می شوند، غالبا با خب تمام می شوند.

*بفرمایید: این کلمه اصلا ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. «اگه جرئت داری» در آن مستتر است.

*آه بلند: این در حقیقت یک کلمه محسوب می شود که معمولا درست فهمیده نمی شود. آه بلند یعنی او فکر می کند شما یک احمق به دردنخور هستید و او نمی داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچی تلف می کند.

*اشکال نداره: این یکی از خطرناک ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد. شما چگونه باید تاوان این اشتباه تان را پس بدهید.

*ممنون: از شما تشکر می کند. فقط بگویید خواهش می کنم. هیچ حرف اضافه ای نزنید. خیلی ممنون می تواند نشان دهنده یک خطر بالقوه باشد.

*اصلا هیچی: این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه یا مرده شورت رو ببرن استفاده می شود.

*نگرانش نباش عزیزم، خودم انجام می دم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولا منجر به حالتی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟



انواع مردها

*مردها مثل مخلوط کن هستند در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمی دانید به چه درد می خورد.

*مردها مثل آگهی بازرگانی هستند حتی یک کلمه از چیزهایی را که می گویند نمی توان باور کرد.

*مردها مثل کامپیوتر هستند. کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند.

*مردها مثل سیمان هستند. وقتی جایی پهنشان می کنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی.

*مردها مثل طالع بینی مجلات هستند. همیشه می گویند که چه بگنید و معموصلا اشتباه می گویند.

*مردها مثل جای پارک هستند. خوب هایشان قبلا اشغال شده و آنهایی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم.

*مردها مثل پاپ کورن (ذرت بوداده) هستند. بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند.

*مردها مثل باران بهاری هستند. هیچوقت نمی دانید کی می آیند، چقدر ادامه دارد و کی قطع می شود.

*مردها مثل نوزاد هستند، در اولین نگاه شیرین و بامزه هستند اما خیلی زود از تمیزکردن و مراقبت از آنها خسته می شوید.

 

نوشته شده در یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:5 توسط علیرضا جهانگیری| |

سنگــ ، کـــآغـَذ ، قیچی .!

 

بازی میکردیــــم . . . منو اونــ .

من سنگ آوردَم . . .کـآغد آورد مچـآلـَم کرد .

من کـآغد آوردَم . . .قیچی آورد بریـدَم .

قیچی آوردَم . . . سنگ آورد منو شیکست .

واین گونـ ه منو له کرد . بریـد و شکست .

و درتمـآم ِ باز ی نـگـآه ِ من ب ِ او بود کِ چطور برای خورد کردَنـَم تلـــآش میکـُنه . :)

+ بـآشـ ه تو بـردی . . . !


نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:37 توسط علیرضا جهانگیری| |

 

 

 

عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند .
کلید قلب ، زندگی و روح من ... همه در دستان اوست . او مالک آن است فقط باید کلید را بچرخاند و بگذارد تا با تمامی شور و عشقم او را در بر گیرم.

 

 

زندگی را بی عشق سپری کن غم بزرگی است . اما این تقریبا برابر است با غمی که زندگی را ترک کنی بدون اینکه به کسی که عاشقش هستی بگویی که دوستش دارید .

 

 

گاهی در جستجوی چیزی هستید که نمی توانید آن را ببینید .
گاهی قلب چیزی را می بیند که چشم ها قادر به دیدن آن نیستند .
عشقی را داشتن و آن را از دست دادن بهتر از این است که هرگز عشقی نداشته باشی .
اگر زمانی که به تو می اندیشم ، تک گلی بود ، می توانستم تا ابد در باغ افکارم قدم بزنم .
در عشق افتادن مردم به گردن قوه ی جاذبه ی زمین نیست .
در تو خود را گم می کنم ، بی تو خود را باز می یابم و دوباره به دنبال گم شدن ...
عشق مانند ساعتی شندی است که با قلب لبریز و با مغز تهی می شود .
هر کدام از ما چون فرشته ای با یک بال است . و تنها زمانی قادر به پرواز خواهیم بود که در آغوش هم باشیم .
عشق عشق است ، از بین نمی رود .
کسانی وارد زندگی ما می شوند و به سرعت بیرون می روند . افرادی برای لحظه ای کوتاه می آیند و جای پایشان بر روی قلب ما باقی خواهد ماند و ما هرگز دیگر آن فرد قبلی نخواهیم بود .
مرد با چشم هایش عاشق می شود و زن با گوش هایش .
عشق ورزیدن ، خود درس زندگی است .
لذت عشق زمانی است که آن را نثار می کنی بیشتر از زمانی است کهن دریافتش می کنی .
طریق دوست داشتنی هر چیز این است که بدانی ممکن است آن را از دست بدهی .
قسمتی از وجود تو در من رشد کرده و ، تو خواهی دید ، تو و من برای همیشه ، هرگز از هم جدا نخواهیم شد .
شاید در مسافت ولی در قلبمان هرگز .
عشق با چشم هایش نمی بیند بلکه با فکرش می بیند از این رو خدای عشق بال زد و تار یکی را ترسیم کرد .
بهتر است منفور باشی به خاطر چیزی که هستی تا محبوب باشی به خاطر چیزی که نیستی .
بعضی از انسانها برای بدست آوردن عشق می میرند و بعضی برای از دست دادن آن .
عشق مانند غنچه گل سرخ است ، می تواند پر از شکوفه شوئد یا به آرامی بمیرد .
عشق مانند غنچه گل سرخ است ، می تواند پر از شکوفه شود یا به آرامی بمیرد .
همانطور که به زیبایی تو خیره شده ام ، با خود می اندیشم ، هرگز فرشته ای را دیده ام که در ارتفاعی چنین پایین پرواز کند .
کلمات دلنشین مانند شانه ی عسل هستند ، روح را حلاوت می بخشند و به جسم سلامتی می دهند .
بیا و بگذار تا صبح از عشق لبریز شویم ، بیا خود را با عشق تسکین دهیم.
چرا تلفظ عباراتی نظیر « خداحافظ » ، « پوزش می خواهم » و « دوستت دارم » چنین راحت است ، اما بیان کردنشان بسیار دشوار ؟
عشق ، اشتیاقی شدید برای شدیدا دوست داشته شدن است .
عشق فرشته ای است در لباس هوس ...
هرگز نمی توانیم کسی را که به او لبخند نزده ایم از ته دل دوست داشته باشیم .
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد .
هر لحظه ای که صرف عشق ورزیدن نشود ، به هدر می رود .
عشق طریق مخصوص به خود را دارد .
نمی توانم به تو نشان بدهم که دوستت دارم . زمان این را نشان خواهد داد .
ازدواج زمانی کامل می شود که هر دو نفر به این باور برسند که به چیزی بیشتر از شایستگی خود رسیده اند .
اگر چیزی را دوست داری ... بگذار برود اگر به سوی تو بازگشت واقعا می خواهد که مال تو باشد .
عشق واقعی همچون زیارت است . وقتی اتفاق می افتد که بدون برنامه ریزی قبلی طلبیده شود ولی کمیاب است زیرا اکثر مردم برنامه ریزهای ماهری هستند .
اگر بتوانم مانع شکستن یک قلب شوم ، زندگی ام بیهوده نبوده است .
عشق را بشناس تا شادی را بشناسی . بدون عشق ، شادی وجود ندارد .
زیبایی را با چشمانی زیبا بین می توان دید .
دو نیمه ، شانس کمی دارند اما با پیوستن ... بله ، آن ها کامل می شوند ... اما پیوستن دو انسان کامل یعنی زیبایی ، یعنی عشق .
دوری با عشق همان می کند که با با زبانه های آتش ، عشق کم مایه را خاموش می کند و عشق را شعله ور تر .
علاج تمام کجروی ها ، نادانی ها و جنایت ها ... عشق است .
هر چیز زیبا و جذاب خوب نیست ولی هر چیز خوبی ، زیباست .
عشق ترکیبی از یک روح در قالب دو تن است .
تحمل دوری خیلی چیزها برای من آسان است ، اما تحمل دوری تو نه .
عشق ناپخته م یگوید : من تو را دوست دارم زیرا به تو نیاز دارم . عشق پخته می گوید : من به تو نیاز دارم زیرا دوستت دارم .
هر کجا که عشق هست زندگی هست .
جایی که ما به آن عشق می ورزیم خانه است . خانه ای که شاید پاهایمان آن را ترک کند ولی قلبمان هرگز .
توانایی بیان اینکه چقدر کسی را دوست داری عشق است اما اندک
عشق ، هیچ محدودیت و پشیمانی نمی شناسد .
عشق فقط از سه حرف تشکیل شده که معانی بسیاری در پشت این حروف نهفتهاست .
عشق زمانی واقعی است که از قلب انسان برخیزد نه زمانی که بر زبان جاری شود .
تا زمانی که دل شکسته نشوی عشق را نخواهی آموخت .
به ندای قلبت گوش کن ، زیرا از حقیقت آگاه است .
در شب تاریک زندگی به تنهایی قدم می زنم ، تو شمع من هستی ، نور درخشان من !
عشق ورزیدن زمانی است که دیگر هیچ بهانه ای برای تنفر نداشته باشی.
آهنگ ، ترانه ای بدون کلام است و مرگ ، زندگی ای بدون عشق .
اگر واقعا عشق را یافتی ، به آن پرواز بده و رهایش کن . اگر خودش ماندن را انتخاب کرد ، به این معناست که عشق واقعی تو همان است .
عشق غیر قابل پیش بینی است . نمی دانی چه زمانی خواهد آمد .
عشق ، مهار ناشدنی است و همچنین کسی که در دام عشق گرفتار شده .
عشق ، سازی است که نوای دوستی سر می دهد .
اگر بعد از سال ها تو را ملاقات کنم ، چگونه باید به استقبال تو بیایم ؟
بودن یعنی عشق و عشق تو ، یعنی بودن .
فروش عشق حقیقی هرگز آرام نخواهد گرفت .

 

اگر بخواهید به قضاوت اشخاص بنشینید زمانی برای دوست داشتن انها نخواهید داشت.
امروز تو را بیشتر از دیروز ولی کمتر از فردا دوست دارم.
گر خودت را دوست نداشته باشی چگونه می توانی دیگران رادوست بداری؟
عشق حقیقی انجاست و به دنبال هیچ کسی نیست پس برو و ان را دریاب.
هرچه بیشتر عاشق باشی هم بیشتر ازار می بینی و هم بیشتر لذت می بری.
عشق مانند یک الا کلنگ پر فرازونشیب است.تورابه مسیر دیگر منحرف نخواهد کرد وبا تمام فرازو نشیب هایش به مقصد خواهد رساند.
قلب یک زن اقیانوسی از رازهاست.
با تو بودن مثل قدم زدن در صبحی بسیار روشن است بی گمان شور تعلق به انجا را دارم.
عشق بسیار شبیه یک کرگدن است کوته نظر و عجول. اگر نتواند راهی پیدا کند ان را خواهد ساخت.
وقتی مرد جوانی شکایت می کند که زنی قلب ندارد علامت مطمئنی است که ان زن قلبش را ربوده است.
عشق مانند بیسکویت ترد است که اسان ساخته میشود و اسان میشکند.
می توان در یک ان عاشق شد.رها شدن از عشق است که زمان می طلبد.
عشق یعنی هیچگاه نگویی(پشیمانم).
عشق همچون سنگ ثابت و همیشگی نیست بلکه همچون نان است که هر روز باید از نو ساخته شود.
قبل از عاشق شدن بیاموز چگونه در برف بدوی بدون اینکه ردپایی از خود بر جای بگذاری.
عشق-چگونه چنین کلام کوچکی معنایی چنان بزرگ دارد؟
کسانی که عشقی ورای دنیا دارند نمی توانند از ان جدا باشند. هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق.
وقتی کسی را دوست داری به او بگو فریاد بزن فورا و در همان لحظه بگو وگرنه تو را پشت سر خواهد گذاشت.
معشوق کسی بودن یعنی زندگی برای همیشه در قلب او.
عشق مانند جنگ است اسان شروع می شود و دشوار پایان می پذیرد.
عشق حقیقی ابدی است.
عشق...مانند شن روان است.اگر به ان چنگ بزنید از میان دستان شما خواهد لغزید. به ارامی پیمانه ای از ان بردارید تا روح شما را لبریز کند.
تنها عشق من از تنها تنفرم پدید امده است.
به من نگو چرا که همیشه ان را شنیده ام چیزهای زیادی برای نفرت وجود دارند ولی چیزهای بیشتری برای عاشق شدن.
شهوت برخاسته از ذهن است عشق برخاسته از قلب و روح.
عشق غذای روح است.
عشق مانند پیتزا است وقتی خوب است واقعا خوب است وقتی که بد است باز هم تا حدودی خوب است.
امروز عشق بورز تا هرگز دیروزت خالی نباشد.
زمانی که مرا بوسیدی متولد شدم وقتی که مرا ترکم کردی مردم ودر دو هفته ای که مرا عاشقانه دوست داشتی زندگی کردم.
من از عشق تو به چه چیزی خواهم رسید؟(( به عشق تو))
عشق واقعی را فقط می توان در چشمهای انسان عاشق دید. عشق نمی تواند حسد و غرور یا تشویش و نگرانی باشد عشق همان چیزی است که در اعماق قلب تو یافت می شود و اشتیاق کسی را دارد که قلب او نیز مشتاق توست.
خدا عشق است.
عشق عمل بی پایان بخشش است. یک نگاه محبت امیز که عادت می شود.
با خودت و با عشق صادق باش.
صدای یک بوسه به بلندای صدای گلوله ی توپ نیست اما انعکاس ان مدت زیادی باقی خواهد ماند.
از زمانی که تو را ملاقات کردم *ما*نسبت به * تو*یا* من* سحر امیز تر شده است.
عشق لحظه ای است که تا ابد می ماند.
بزرگترین درس زندگی را بیاموز عشق: فراموشی و بخشش.

 

 

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 15:42 توسط علیرضا جهانگیری| |

 
اول مدام می گویند، “دوستت دارم” بعد اعتراف می کنند که هیچ عشقی در میان نبوده.

 

اول عاشق می شوند بعد فارغ.
اول مدام می گویند، “دوستت دارم” بعد اعتراف می کنند که هیچ عشقی در میان نبوده.
اما واقعیت کدام است؟ آیا حقیقت را می گویند؟ یا شاید حقیقت را می گویند اما تا اندازه ای که از آن خبر دارند.
من فکر می کنم که بیشتر  آدمها معنای عشق را نمی دانند. آنها از منابع اشتباهی عشق را یاد گرفته اند.
اول اجازه بدهید ببینیم عشق چیست. لغت نامه عشق را اینطور تعریف می کند، “حسی عمیق و لطیف به فردی دیگر”، “تعلق قلب به کسی”، یا “شور و میل جنسی”. اگر عشق این است، پس هیچ تعجبی ندارد که اینقدر نوسان دارد. برای تداوم عشق باید آنرا بر یک ارزش یا اعتقاد شخصیت ساز بنا کرد. چیزهایی مثل مهر، شور و امیال جنسی کاملاً احساسی هستند و به همان اندازه گرسنگی، غیر قابل پیش بینی می باشند.
البته اشتباه نکنید هر چیز احساسی، جنسی نیست. احساسی از کلمه حس یا همان حواس پنجگانه (بینایی، بویایی، چشایی، شنوایی و بساوایی) می آید. ازاینرو، همانطور که می بینید عشقی که به جوانان ما آموزش داده می شود عشقی احساسی یا حسی است که با عوامل خارجی تحریک می شود. و وقتی آن تحریک فروکش کند یا ناپدید شود، آن عشق متوقف می شود. این همان فارغ شدن از عشق است.
اگر عشق بین یک زوج احساسی باشد جای تعجب نیست که بگویند از عشق فارغ شده اند. منظور آنها این است که این تحریک متوقف شده و به همین دلیل دیگر احساس عاشقی نمی کنند.
اگر این آن عشقی که می خواهیم یا نیاز داریم نیست، پس چیست؟
جستجوی ما برای عشق واقعی ما را به گذشته و به زبان عبری باستان می برد. زبان عبری فقط توسط یهودیان استفاده می شد. آنها باور دارند که عبری زبان خداوند جهود است. و از زمانیکه جهود قبل از هر چیز دیگری وجود داشت، می بایست معنای واقعی عشق را می دانست.
در زبان عبری عشق به معنای دادن است. و زمانیکه خداوند می خواست به جهان عشق خود را نشان دهد، به آن نگفت که “دوستت دارم”؛ او فقط بخشید.
دوست داشتن یعنی بخشیدن. امروز وقتی مردی به زنی می گوید دوستت دارم، در اکثر موارد هیچ قصد بخشیدنی ندارد. فقط می خواهد بگیرد. از آن دختر چیزی می خواهد که معمولاً باکرگی آن دختر است. این هشداری برای همه دختر خانم هاست. سعی کنید قبل ازاینکه ادعاهای مردی که در زندگیتان وارد می شود و به شما می گوید دوستتان دارد را باور کنید، او را به شیوه های مختلف آزمایش کنید و ببنید چقدر به “بخشیدن” تمایل دارد.
آموزش عشق ورزی
برای تداوم یافتن یک ازدواج، باید بر عشقی بسیار محکم و قوی تر از عشقی که امروزه می شناسیم استوار باشیم. ما به عشقی نیاز داریم که فارغ از خود و پاک باشد. این عشق، عشق حقیقی است و عشق حقیقی دیده می شود نه اینکه شنیده شود. عشق اگر حقیقی باشد، خود را در عمل نشان می دهد نه در حرف.
جوانان باید در عشق ورزی هم مثل سایر چیزها آموزش داده شوند. منظور آموزش جنسی نیست بلکه منظور اتیکت احترام، فروتنی، مهربانی و توجه است. اینها فقط چند نمونه از عوامل شناخته شده برای یک رابطه موفق در سراسر جهان برای هر نوع رابطه ای است—چه رابطه والد و فرزندی، کارفرما و کارمندی و همینطور رابطه بین زن و مرد.
مردهای جوان باید یاد بگیرند چطور با همسرانشان رفتار کنند. یادم می آید که اینها را در سالهای نوجوانی وقتی با گروهی در یک مجلس همراه بودم یادمان دادند. هر سال آنها یک شب مراسمی مخصوص دخترها و پسرها ترتیب می دادند.
قبل از مراسم، دخترها و پسرها (به طور جداگانه)باید در سمیناری درمورد اتیکت روابط دختر و پسر شرکت می کردند. هیچ آموزشی درمورد مسائل جنسی داده نمی شد ولی حرف از چیزهای بهتر و مهمتری زده می شد. من هنوز چیزهایی که آنجا یاد گرفتم را فراموش نکرده ام.
همینطور خانم های جوان هم باید توسط خانم های میانسالی مثل مادرانشان آموزش ببینند. آنها باید نمونه هایی از یک همسر خوب باشند که عاشق همسرش بوده، از فرزندانش به خوبی مراقبت می کرده و خانه را هم مرتب نگه می داشته است.
متاسفانه خیلی از مادران کنترل روی دخترانشان را در سن بلوغ از دست می دهند. این دختران سرکش شده و حوصله گوش دادن به حرف بزرگترها را ندارند. دلیل آن به نظر من خیلی ساده است. به نظر من فقط کافی است به آینه نگاه کنید. چه می بینید؟ جوابتان همین است.
عشق بعد از ازدواج
به نظر من به عشق قبل از ازدواج بیش از حد اهمیت داده می شود و هیچ توجهی به بعد از آن نمی شود. این به آن خاطر است که عشق مثل اندام های درون بدن انسانها، درون او رشد نمی کند یا توسط یک هورمون خاص در بدن ترشح نمی شود. عشق فقط با تمرین در طولانی مدت است که به وجود می آید. و ازدواج برای زوج ها فرصت های خیلی زیادی را برای تمرین آن فراهم می کند.
یک نمونه کلاسیک از عشق بعد از ازدواج را در فیلم “فیدلر روی پشت بام” می توان دید. این فیلم درمورد یک خانواده روسی است که سه دختر زیبا و دوست داشتنی دارند. یک روز، شوهر از زن می پرسد، “منو دوست داری؟” و زن در جواب می گوید، “بعد از ۲۵ سال از من می پرسی که دوستت دارم یا نه؟ بعد از همه کارهایی که برایت کردم، شستم رُفتم، پختم، سه دختر برایت به دنیا آوردم، حالا از من می پرسی دوستت دارم یا نه؟”
بعد لحظه ای مکث می کند و ادامه می دهد، “آره من واقعاً دوستت دارم”.
عشق آن احساسی نیست که به کسی دارید، تمایل به انجام کارهایی است که دوست دارید برای آن فرد بکنید. به نظر من این اصل جدیدی است که باید در جامعه پایه گذاری شود. این باید استانداردی باشد که برای خودمان و بچه هایمان قرار می دهیم. این باید همان چیزی باشد که به بچه هایمان در اولین قرار ملاقات عاشقانه شان یاد می دهیم: بله عشق بعد از ازدواج شروع می شود.

نوشته شده در شنبه 15 بهمن 1390برچسب:,ساعت 19:50 توسط علیرضا جهانگیری| |

   نه دل در دست محبوبي گرفتار، نه سردرکوچه باغي برسردار
 از اين بيهوده گرديدن چه حاصل ؟؟ پياده مي شوم، دنيا نگهدار

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   بی تو بودن کار من نیست، تا دلت نرفته برگرد

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   توي اردو گاه قلبتء منم يه اسير جنگيء تو منو شکنجه ميديءتوي اين قلعه ي سنگی

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   اي كه از درد دلم با خبري / قرص دل درد مرا كي مي خري؟

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

    ماه به من گفت،اگر دوستت به تو پیامی نمی دهد چرا ترکش نمی کنی؟ به ماه نگاهی کردم و گفتم آیا آسمان تو را ترک می کند زمانی که نمی درخشی؟

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   در یک آشنایی دوستانه ما با هم دست دادیم !! تو فقط دست دادی.. و من.. همه چیز از دست دادم

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   موقعي که داري واسه بدست آوردن کسي ميدوي آروم بدو چون شايد يکي هم داره واسه بدست آوردن تو ميدوه

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   صوير چشمان تو را در رويا ها كشيدم، باغ گلي از جنس مريم ها كشيدم، تو گم شدي در جاده هاي ساكت و دور، من هم به دنبال نفس هايت دويدم

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   باز در کلبه ی عشق،  عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک ، چشم مرا جاری کرد

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   در اخرين لحظه ديدار به چشمانت نگاه كردم و گفتم بدان آسمان قلبم با تو يا بي تو بهاريست

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   هر چه قفس تنگ تر باشد، آزادی شیرین تر خواهد بود

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

    مثل شقايق زندگى كن:كوتاه اما زيبا،مثل پرستو كوچ كن:فصلى اما هدفمند،مثل پروانه بمير:دردناك اما...عاشق

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   بهترينم اگر دل سپردن به تو يک خطاست به تکرار باران خطا ميکنم

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   زندگي مثل بازي حکمه!! مهم نيست که دست خوبي نداري مهم اينه که يار خوبي داشته باشي؛ اينطوري ‏شايد حتي بتوني بازي باخته رو ببري

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   می نويسم (( د ي د ار )) تو اگر بي من و دلتنگ مني ... يك به يك فاصله ها را بردار

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   ما غم زده ي شهر خرابيم گر مئ نخوريم خانه خرابيم ما ز کس و کسي کينه نداريم يک شهر پر از دشمن و يک دوست مثل تو داريم

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   گرچه سكوت بلندترين فرياد عالم است ولي گوشم ديگر طاقت فريادهاي تو را ندارد عزیز دلم كمي با من حرف بزن

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   در صفحه شطرنج زندگی همه ی مهره های من مات مهربانی تو شدند و من قلبم را به تو باختم

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   هر شب برو کنار پنجره تا ستاره ها ببيننت و حسوديشون بشه که...... ماهشون مال منه

---------------------------- مسیج عاشقانه . اس ام اس عاشقانه . پیام های عاشقانه ----------------------------

   محبت مثل يک سکه ميمونه که اگه بيفته تو قلک قلب ديگه نميشه درش اورد اگرم بخواي درش بياري بايد اونو بشکنی

 

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 13:37 توسط علیرضا جهانگیری| |


Power By: LoxBlog.Com